محل تبلیغات شما

عصر یک روز خسته کننده در آذربایجان بعد از خروج از محل کار، به مقصد فرودگاه باکو تاکسی گرفته بودم. ناراحت از سفرکاریِ غیرمنتظره پیش آمده، غرق در دلتنگی و افکار منفی از اینکه یکی دو ماه آینده  هم در ایران و کنار خانواده نخواهم بود بالاخص عید نوروز که شرایط خاص خودش را دارد. مشغول ارسال و دریافت پیام در موبایلم بودم که نهیب راننده رشته پیام را از دستم خارج کرد.

 

 

 آقای نسبتا مسنی بود که ظاهر و لحن اش نشان می داد زیاد هم باسواد و آگاه نسبت به دنیای مدرن نیست. با تشر محتاطانه ای گفت: "چی داره اون دستگاهِ باطل؟ سرت رو بیار بالا ببین اطرافت  چه خبره؟ شاید بخوام جیبت رو بزنم یه ساعته سرتو کردی اون تو!" و بعد شروع کرد به لعن و نفرین به کسی که این دستگاه ها را درست کرده و دست جوانها داده و آنها را از راه به در کرده. 

با اینکه توپم پر بود اما تشرش را با لحنی دوستانه جواب دادم و گفتم: "ببین دایی (در باکو مردان مسن را "دایی" خطاب می کنند یک جور خطاب صمیمی و محترمانه به مرد مسنی که نامش را نمی دانند، چیزی شبیه به "حاج آقا" یی که در ایران رایج است) این دستگاه که فقط برای بازی یا ابزار لهو لعب و گذران وقت به امور بی ارزش نیست، من وقتی سرم را کرده بودم در این دستگاهِ باطل! داشتم به خواهرم سر می زدم و با بچه اش بگو بخند می کردم، از حال دوستانم جویا می شدم و عکس های جشن عروسی یکی از آنهارا می دیدم و برایشان تبریک می فرستادم. درس میخوانم و خیلی کارهای دیگر که گاهی آن بیرون انجام می شود و گاهی داخل همین دستگاه باطل.

با کلافگی و غرولند طعنه آمیزی زمزمه کرد "اگه اینطور باشه که خوبه!" بعد اینستاگرام را نشانش دادم و گفتم تا قبل از اینکه این اختراع شود باید هر از چند صباحی به تک تک دوستان و برخی اقوام زنگ می زدم و جویای کار و زندگی و احوالشان می شدم چند تایی آشنا به دنیای الکترونیک هم که بود نهایتا برای هم ایمیل می زدیم و عکس می فرستادیم که "اگر دورم ز دیدارت دلیلش بی وفایی نیست" اما اینجا هر روز می توانم بفهمم که محمد که در آلمان است حالش چطور است؟ دانشگاهش خوب پیش می رود؟ ورزش را شروع کرده؟ چیز جدیدی در مورد تاثیر "نفاق در زندگی بر کابوس های شبانه مزمن" کشف کرده است؟ و همینطور بقیه.

آدم که نمی تواند مثل دهه ها و قرن های گذشته شب نشینی های دوره ای و بازی های مختلف و روش های جالب دیگر برای گذران وقتی که همیشه اضافه بود و باید یک جوری سپری می شد را انجام دهد. موافقش باشیم یا نه دنیا دنیای پر سرعتی شده و علی رغم مقاومت برخی، آدمی همیشه خودش را با شرایط جدیدش وفق داده و دنیای نویی برازنده آنچه اخیرا بوجود آمده را ساخته است. ته دل من هم برای دور کرسی نشستن خانه پدر بزرگ و بگو بخندهای مستقیم با اقوام غنج می رود اما همه ما میدانیم که اگر بخواهیم آن را انتخاب کنیم از بسیاری از نعمات و ره آوردهای مثبت دنیای مدرن محروم خواهیم شد که این روش جدید زندگی را پذیرفته و به کار بسته ایم.

باری. این مقدمه طولانی برای همین نکته کوتاه بود که بگویم اگر "شاخ های اینستاگرامی" و "خود را بهتر از خودِ واقعی نشان دادن" جزو آفات شبکه های اجتماعی به حساب می آیند اینها نمودِ همان رفتار ما در دنیای واقعی است. اینستاگرام باشد یا نه، این رفتار درست باشد یا نه انسان ها (یا لاقل بیشتر آنها) می خواهند نکات مثبت و لحظات خوشِ خود را پررنگ تر نشان دهند (و بعضی هم در اینکار افراط می کنند) اینستاگرام هم که نبود ما لباس خوشگله مان را برای بیرون رفتن می پوشیدیم و اتاق تمیز تره را برای مهمان، در بسته نگه می داشتیم. اگر کسی فکر می کند این رفتار، غلط و مضر است باید با ریشه این رفتارها در روان انسانها مبارزه و آن را تقبیح نماید اینستاگرام صرفا یک ابزار است ابزاری که اتفاقا مفید هم هست.

"بیشتر" کسانی که اینستاگرام را تقبیح می کنند به این دلیل با آن مخالفند که اگر آن را بپذیرند مجبور خواهند شد از خودشان بگویند و این آشکارشدن برای آنها ترسناک است. "بیشتر"شان اکانتی درست کرده اند و آن بخش "دیدن" اینستاگرام را می پسندند و هم انجام می دهند.  تنها با بخش "دیده شدن" اینستاگرام است که مشکل دارند. میخواهند همان املای نانوشته ای باشند که خطا ندارد. وقتی قرار باشد از خودشان و کارشان برای دیگران بگویند گیر و ایراد کارشان ممکن است دیده شود. تصور اینکه دهانه کارابین را رو به سنگ به کارگاه بسته باشند و عکسش را دیگران ببینند برایشان خوشایند نیست همه ما اندکی حسادت داشته ایم، همه اندکی دروغ گفته ایم و گاهی کارابین کوئیک را برعکس در رول انداخته ایم این اصلا چیز عجیبی نیست. خطا و اشتباه بخشی از آدمی ست و آدمی جز پیشرفت همراه با خطا و اشتباه نیست. خطاهایی گاه در اعمال مایند گاه در رفتار و گاه در افکارمان.

 اینها اما دوست دارند بگویند همیشه بدون خطا و اشتباه بوده اند چیزی که هیچوقت ممکن نیست هیچ کدام از ما همیشه صاف و بی لک و قوی و سالم نبوده ایم تنها در میزان شجاعتمان در پذیرش ایرادات بدیهی مان متفاوتیم.

عیب تو گر آینه بنمود راست.خود شکن آئینه شکستن خطاست.

تنگي دست جهان است اين شكست

و "ما"یی که باید تغییر کند

در مدح اینستاگرام

اینستاگرام ,های ,هم ,دنیای ,کرده ,اینکه ,آن را ,که اگر ,و اشتباه ,خطا و ,اینستاگرام را

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها