گزاره برای تغییر جامعه پیرامون خود اول باید "ما" تغییر کنیم» جمله ای زیبا و فانتزی که فقط به درد لایک کردن میخورد نیست، حقیقتیست که نمیخواهیم آن را بپذیریم، فرافکنی میکنیم و میخواهیم زحمات تغییر را دیگری به جان بخرد و ما از اثرات آن بهرهمند شویم.
اما حقیقت آن است که تا وقتی که این داروی شفابخشِ تلخ را سر نکشیم نه خود و نه جامعه ما مزه سعادت را نخواهد چشید.
دو هفته پیش به دعوت دوستم در کلاس درسش حاضر شدم، غروب همان شنبهای بود که اینترنت قطع شد، دانشجویان کلاس، بحث را به موضوع تظاهرات کشاندند و از استاد پرسیدند آیا بعد از اتمام کلاس آن ها را تا مقصد خیابان سعدی و محل برگزاری تظاهرات همراهی می کند یا نه؟
استاد گفت نه! وقتی دلیل را جویا شدند با طعنه گفت: راستش من خبری شنیدهام که احتمالا شما از آن بیخبرید، من شنیدهام که اگر موفق شوید و این حکومت را بالاخره براندازید، بعدش دوباره یکی از خود ما قرار است حاکم بعدی شود! عجب دور باطل بیهودهای! من که نیستم. دفعه بعد اگر قرار شد از کره و ژاپن حاکم بیاورند بگویید من هم به تظاهرات میپیوندم!
میدانم، کمی مبالغه کرد اما اصل صحبتش درست بود، تمام رفتارهایی که در مسئولان حاکمیت میبینیم و بدان معترضیم را در مقیاس خُرد خودمان هر روز انجام میدهیم، همانقدر دروغ ، همانقدر حقهبازی، همانقدر اختلاس، و همانقدر صدور حکم اعدام.
مگر ما و اطرافیانی که از نزدیک شاهدشان هستیم عادل و منصف و درستکار هستیم که منتظریم وقتی یکیمان به مسئولیتی برسد همه اینها را در او ببینیم و یک شبه تمام رذایل حیوانیاش به فضائل انسانی تبدیل شود؟ مگر وقتی می توانیم خرده پولی را در تشریفات اداری به نفع خود کنار بگذاریم از آن امتناع می کنیم که انتظار داریم یکی دیگر شبیه من که مسئولیت و پول بزرگتری در اختیار دارد از آن پرهیز کند مگر وقتی یک وام بانکی خوش درصد که با رابطه و یا به قصد رشوه به ما پیشنهاد می دهند آن را رد میکنیم که انتظار داریم فرزند فلان وزیر درستکار باشد و درشرایطی که امکانش را دارد در سیستم بانکی رخنه و اختلاس نکند؟
مرزبندی ای که بین حقیقتی که قبول داریم و شعارهایی که میدهیم قائل شدهایم اصل و سنگ بنای نافرجامی ما در رسیدن به جامعه ای سالم، با فرهنگ و تِ سالم است.
آنجا که در مدحِ مهربانی و نیکی به دیگران سخن می گوییم و جمله از اینجا و آنجا کپی میکنیم تا پستهای اینستاگرامیمان زیباتر شود اما به فرزندمان می گوییم احمق نباش، به فکر منافع خودت باش!
شنیدهایم، اما هنوز باور نداریم که این جملات زیبا مانیفست موفقیت و سعادتمندی ما هستند نه لافی بیارزش و نمایشی
درباره این سایت